دسته: فرهنگی و هنری

در این بخش تصمیم گرفته ایم شما را با فیلم های جشنواره سی و هفتم آشنا و خلاصه ای از قصه فیلم را برایتان توضیح دهیم

جمشیدیه

پیام‌های اخلاقی و شعارهای اجتماعی اگر سینمایی نشوند صرفا چند کلمه حرفند که بر زبان بازیگران جاری شده‌اند، بی‌آنکه نتیجه‌ای داشته باشند و تاثیری. «جمشیدیه» که قصه‌اش اگر در «درخونگاه» هم اتفاق می‌افتاد هیچ فرقی به حالش نمی‌کرد، می‌توانست داستانش را تعریف کند و چنین گلدرشت و بیرون‌زننده به طرح پیام و شعار نپردازد. حرف‌های خوبی که بستر مناسبی برای ارائه‌اش تدارک دیده نشده و به نقطۀ ضعف فیلم بدل می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خون خدا

یک ویدئوکلیپ اعصاب‌خردکن! یکی گفت: وقتی کارگردان از ایدۀ خودش ذوق‌زده می‌شود. یکی گفت: منطق دکوپاژ و تدوین برای این فیلم غلط است. یکی گفت: کلا ده دقیقه بود! چرا سینمایی بلند؟ از این یکی‌ها زیاد گفتند. مهم این است که اگرچه همه متفق‌القولند که ساخت فیلم‌ اعتقادی را باید از نو نوشت و طرح تازه‌ای برای مرسومات کهنه و نخ‌نمای سینمای ایران در این حوزه ریخت. ولی قرار هم نیست به نام تازه‌کاری کاری کنیم که فقط مثل قبلی‌ها نباشد! «خون خدا» فقط مثل قبلی‌ها نبود. در حد قبلی‌ها هم نبود!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درخونگاه

تقریبا یک سال صبوری برای اکران فیلم در جشنواره اگرچه نتیجه جایزه‌بری برای «درخونگاه» نداشت، اما نگاه و نظر منتقدان را جلب کرد و با حال خوبی روانۀ اکران عمومی خواهد شد. فیلمی که ادای دینی به سینمای مسعود کیمیایی است، ولی خودش فیلم مستقلی است که حرف و نگاه خودش را دارد. فیلمی قصه‌گو با بازی‌های درخشان، دوربین فکرشده و لحظه‌ها و صحنه‌های بدیع که حرف تند اجتماعی سیاسی‌اش را با یک پایان‌بندیِ کمی روشنفکرانه به انجام می‌رساند.

برچسب ها :