جایگاه گردشگری ادبی در ثبت و انتقال مفاهیم و ارزشهای فرهنگی سعدی شیرازی، ادیب، جامعه شناس و شاعر قرن هفتم هجری قمری تأثیر بسیار زیادی درمعرفی مکانها، رویدادها، آداب و رسوم اقوام مختلف در سر زمینهای مورد بازدید خود داشته است.

جایگاه گردشگری ادبی در ثبت و انتقال مفاهیم و ارزشهای فرهنگی سعدی شیرازی، ادیب، جامعه شناس و شاعر قرن هفتم هجری قمری تأثیر بسیار زیادی درمعرفی مکانها، رویدادها، آداب و رسوم اقوام مختلف در سر زمینهای مورد بازدید خود داشته است.

دیدار تاریخی سعدی از جزیره کیش

شهره قدیری جایگاه گردشگری ادبی در ثبت و انتقال مفاهیم و ارزشهای فرهنگی سعدی شیرازی، ادیب، جامعهشناس و شاعر قرن هفتم هجری قمری تأثیر بسیار زیادی درمعرفی مکانها، رویدادها، آداب و رسوم اقوام مختلف در سر زمینهای مورد بازدید خود داشته است.

یکی از مکانهایی که در آثار و اشعار سعدی به آن اشاره شده، جزیره کیش است. تصویری که وی از جزیره کیش ارائه میکند، در نوع خود، جذاب و آموزنده و دارای نکاتی ارزشمند از سیمای اقتصادی، فرهنگی واجتماعی جزیره در قرن هفتم است.

جزیره کیش که امروزه به عنوان منطقه آزاد تجاری با ماموریت گردشگری، مورد توجه ایرانیان وگردشگران خارجی است، پس از گذشت بیش از هفتصدسال از مقطع، هنوز بخشی از تصویر عملکردی و فرهنگی آن زمان را در خود نگه داشته است.

این مقاله با رجوع به آثار سعدی شیرازی تلاش میکند که به اهمیت و جایگاه گردشگری ادبی در ثبت و انتقال مفاهیم و ارزشهای فرهنگی جوامع بپردازد.

سعدی جهانگرد

بررسی تاریخ ادبیات ایران زمین نشان میدهد که در پهنه ادب پارسی، هیچ شاعر و نویسندهای به اندازه سعدی به گردش و سیاحت نپرداخته است. اگرچه ناصرخسرو و سفرنامهاش نیز مشهور است، اما در مقایسه با سعدی، باید بیان داشت که مدت سیرو سیاحت ناصرخسرو، کمتر از یک چهارم مدتی است که سعدی در سرزمینهای گوناگون سپری کرده است.

سفر ناصرخسرو هفت سال ولی سفر سعدی بیش از سی سال طول کشید. ناصرخسرو بیش از آنکه یک سیاح به شمار آید یک مبلغ مذهبی است، اما سعدی یک عالم، جامعه شناس، ادیب نامدار و شاخص تر از همه، یک گردشگر زیرک و دانا است. آنچه ارزش این بحث را دوچندان میکند این است که این سخنان و تجربیات ارزشمند، بیش از هفتصد سال پیش و در زمانی بیان شده که هیچ کدام از سازمان های امروزی که حامی گردشگری هستند وجود نداشته و تنها از نبوغ و هوشمندی این ادیب ایرانی است که به این دیدگاهها و تجربیات ارزشمند رسیده است. آنچه سعدی را به یک جهانگرد سی ساله تبدیل کرد، اوضاع اجتماعی ایران در قرن هفتم بود.

سعدی پس از پایان تحصیلات در نظامیه بغداد، اوضاع کشور را به خاطر حمله مغولان ناامن و پرآشوب میدید و به همان دلیل ترجیح داد چندی را در سرزمینهای دیگر سپری کند.

کیش در گلستان و بوستان

گردشگری ادبی را می توان در شیوه ها و اشکال مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار داد. آنچه در آثار نویسندگان و مشاهیر نامی ایران زمین ثبت و ضبط شده است به عنوان شناسنامه جاذبه های گردشگری محسوب میشود. با مراجعه به آثار سعدی شیراز، در قالب پژوهش حاضر، سعی شده است به جلوههایی از آنچه در مورد جزیره کیش بیان شده پرداخته شود. برای آنانی که در جستوجوی بقایایی از تاریخ کهنسال کشور ما هستند، برای دوستداران دریا، خشکی، طلوع و غروب، کیش حرفی برای گفتن دارد. کیش در قرنهای پنجم تا هفتم هجری در اوج آبادانی و رونق بوده است.

علاوه بر شهادت مورخان و سیاحان ایرانی و عرب، وجود بقایای شهر تاریخی حریره، گواه بر این است که کیش در دوره های ایلخانیان، تیموریان و اتابکان پارس، جزیرهای آباد، شهری زیبا و یکی از مراکز عمده تجاری منطقه بوده است.

جستجو در گلستان و بوستان، نشان از آن دارد که هر کدام یک بار، نام کیش در آثار سعدی شیرازی ذکر شده است. شاید بتوان گفت که سعدی در دوران سفرهای سی سالهاش، حداقل یک بار، به کیش گذر کرده است. تصویری که از نگاه موشکافانه و جامعه نگر سعدی در خصوص اوضاع قرن هفتمی کیش در آثارش منعکس شده است، در این دیدار تاریخی سعدی از جزیره کیش نوشتار به چالش کشیده میشود. به ویژه اگر به یاد داشته باشیم که جزیره کیش، به صورت یک منطقه آزاد با رویکرد تجارت و گردشگری اداره میشود. در این شرایط بررسی و مقایسه منظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کیش در فاصله قرن هفتم و دوران معاصر، میتواند ما را به عمق نگاه سعدی، به ویژه به عنوان یک جهانگرد جامعه شناس و نکته سنج، رهنمون شود.

روایت سعدی از کیش

سعدی در حکایت ۲۱ از گلستان خود، آنجا که در باب سوم: در فضیلت قناعت سخن میگوید، حکایتی را با اشاره به اقامتش در حجره یک بازرگان، در کیش نقل میکند: بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار. شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش درآورد و همه شب نیازمند از سخنهای پریشان گفتن، که فلان انبارم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین.

گاه گفتی خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش است، باز گفتی نه، که دریای مغرب مشوش است. سعدیا! سفری دیگردرپیش است. اگر آن کرده شود، بقیت عمر خویش به گوشهای بنشینم، گفتم: «آن کدام است؟»

گفت: «گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس و از آن پس ترک تجارت کنم و بدکانی بنشینم.» انصاف ازین ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند. گفتای سعدی؛ تو هم سخنی بگوی ازآنها که دیدهای و شنیدهای.

گفتم: آن شنیدستی که در اقصای غور بار سالاری بیافتد ازستور

گفت چشم تنگ دنیا دوست را یاقناعت پرکند یاخاک گور

حکایت بیست و یکم باب سوم گلستان سعدی (در فضیلت قناعت)

تفسیر حکایت این است که؛ در جزیره کیش بازرگانی پیر، سعدی را به جزیره خویش میخواند و تا صبح از خیالات و سوداهای دور و درازش سخن میگوید. این بازرگان اگرچه صدو پنجاه شتر و چهل خدمتکار دارد، اما حرص و آزش بیپایان است. گاهی از سرمایه اش در هندوستان و ترکستان میگوید و گاهی از اینکه میخواهد به اسکندریه برود اما کمی بعد منصرف میشود و یک سفر ناچیز در پیش دارد و آن اینکه «از ایران به چین گوگرد ببرد و کاسه چینی به روم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب وآبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس» و پس از آن تجارت را ترک کند و سعدی خسته از خیالبافی بازرگان حریص به وی گفت:

چشم تنگ دنیا دار را یاقناعت پرکند یا خاک گور

در بوستان نیز حکایت میکند از درویشی در خاک کیش که به همسر زشت خودمیگوید: سعی نکن با گلگونه و امثال آن خود را زیبا کنی، چرا که تقدیر را نمیتوان عوض کرد.

کیش در دوره سعدی و دوره معاصر

برای دستیابی به یک بررسی تطبیقی، تعریف پارامترهای مشخص و شاخصهای قابل اندازه گیری، ضروری است. بدیهی است که این شاخص ها بایستی به نحو مناسبی با منابع مورد مطالعه مرتبط باشد. در محتوای مطالبی که از متون ادبی اعم از متن اصلی که ماخذ مورد استناد (بوستان و گلستان سعدی) و همچنین آنچه که در متون تحلیلی و توصیفی در باره حکایات بوستان و گلستان نگاشته شده است، به شاخصها و پارامترهایی به شرح آتی میتوان دست یافت:

فعالان اقتصادی کیش؛ آنجا که از بازرگان پیری در کیش سخن میگوید. مکان و فضای کسب و کار؛ آنجا که از حجره بازرگان در کیش یاد میکند. بازرگانی و تجارت؛ آنجا که از جریان کار صادرات و کالای تجاری توسط بازرگان پیر سخن میگوید. وسایل حمل ونقل؛ آنگاه که از تعداد شترهای بازرگان پیر سخن میگوید. نظام اجتماعی؛ آنگاه که از تعداد غلامان و خدمتکاران بازرگان پیر سخن میگوید. زندگی شبانه؛ آنگاه که از شب نشینی یا بازرگان پیر سخن میگوید. ثروت و حجم داراییها؛ آنگاه که از اموال و املاک بازرگان سخن میگوید. چشم اندازاقتصادی؛ آنجا که از آرزوها و آمال بازرگان پیرو حرص و آز وی سخن میگوید. تیپ اجتماعی ساکنان؛ آنگاه که به مرد پیر درویش اشاره میکند. رواج آرایشگری؛ آنگاه که به زن زشت روی درویش اشاره میکند. با توجه به شاخصهای کیش که از زبان سعدی و دیدگاه گردشگری ادبی بوستان و گلستان حاصل شده است، نگاهی به اوضاع و احوال کنونی جزیره کیش خواهیم داشت تا در حد امکان، مصادیق قابل شناسایی در ارتباط با هریک از پارامترهای مورد اشاره سعدی را جستوجو کرده، منظر کیش معاصر از زاویه نگاه سعدی بیان کنیم.

بازاریان کیش

فعالان اقتصادی کیش؛ کیش معاصر در تداوم فعالیتهای اقتصادی از دوران سعدی (قرن هفتم) تا کنون موفق شده است به میزان چشم گیری بر تعداد فعالان اقتصادی در دیدار تاریخی سعدی از جزیره کیش حوزه های بازرگانی، تجاری و گردشگری بیفزاید، رده سنی فعالان اقتصادی معاصر جزیره کیش به سالخوردگان محدود نیست و تعداد زیادی از جوانان و میانسالان دراین حوزه مشغول به کسب وکار هستند.

حجره های دیروز، مجتمع های امروز

مکان و فضای کسب و کار؛ حجره را میتوان نماد مکانی برای بازار تلقی کرد. برخی از بازارهای قدیمی در شهرهای حاشیه خلیج فارس را میتوان شناسایی کرد که به گونهشناسی فضای کسب وکار و به طور مشخص فضای حجره منتهی شود. یکی از این گونه ها، در بازار قدیمی محله سفین کیش امروز قابل مشاهده است. احداث مراکز ومجتمع های بزرگ تجاری با الگوی معماری مدرن و به صورت طبقاتی، نشان از تغییرات و توسعه فضاهای کسب وکار در کیش معاصر دارد. مجتمعهای معروف پردیس، مریم، زیتون و… نمونه ایی از فضای تجاری کیش به شمار میرود.

سابقه طولانی تجارت در کیش

بازرگانی وتجارت؛ فعالیت بازرگانی در دوران سعدی (قرن هفتم) در کیش حکایت از شاخص بودن این نوع از کسب و کار در قرون گذشته دارد. تبدیل جزیره کیش به منطقه آزاد، فرصت رونق فعالیت اقتصادی، بازرگانی و تجارت را متناسب با اهداف و برنامههای منطقه آزاد و همچنین موقعیت جغرافیایی جزیره در تنگه هرمز و خلیج فارس فراهم کرده است. ازاین رو بر تعداد بازرگان وفعالان اقتصادی در کیش معاصر افزوده شده است.

اقتصادی که با شتر شروع شد

وسایل حمل و نقل؛ تاکید بر تعداد شترهای متعلق به بازرگان پیری از سوی سعدی، تصویری را که کاروان داری مبتنی بر شترداری درآن زمان ایجاب میکرده نشان میدهد. شتر درآن نظام اقتصادی نقش وسیله حمل ونقل به ویژه حمل بار و مسافر را داشته است. در نظام اقتصادی کیش معاصر، ورود انواع اتومبیل باری و مسافری موجب بروز تغییرات اساسی در فرآیند جا به جایی کالاهای اقتصادی شده است. علاوه بر اتومبیل بایستی از نقش مهمی که حمل ونقل هوایی و دریایی در توسعه تجارت در کیش معاصر دارند نیز سخن گفت. شایان ذکر است به همان میزان که استفاده از وسایل حمل ونقل جدید (دوران حاکمیت ماشین و پسا صنعتی) به جای شتر بر سرعت مبادلات افزوده است، بر آلودگی محیط زیست نیز تاثیرات مخرب بر جای گذاشته است.

طبقات اجتماعی کیش ازگذشته تا امروز

نظام اجتماعی؛ جامعه طبقاتی در قرن هفتم بر کیش سایه انداخته بود. اشاره به تعداد غلامان و خدمتکاران بازرگان پیر، تصویر مبهمی از جامعه طبقاتی در آن دوران ارائه میدهد. چه بسا تعداد غلامان را به توان به وسعت فعالیت بازرگانی آن دوران نسبت داد. نظام اجتماعی معاصر که حاصل تلاشها و مبارزات سدههای اخیر است، به طرز چشم گیری توانسته است مرزهای طبقاتی را در هم بشکند و فاصله بین اقشار مختلف اجتماعی را کاهش دهد. اگر چه هنوز مظاهر شکاف طبقاتی در جامعه معاصر دیده میشود. جامعه کنونی کیش هم از این قائده مستثنی نیست. مصداق چنین تصویری را در فاصله اجتماعی – طبقاتی جامعه بومی با سایر ساکنان غیر بومی میتوان مشاهده کرد.

سنتی که از قدیم مانده

زندگی شبانه؛ حضور سعدی در حجره بازرگان پیر و گوش دادن به سخنان بازرگان تا پاسی از شب، به این نکته اشاره میکند که فضای کسب و کار در کیش در آن زمان نیز از زندگی شبانه برخوردار بوده است. امروزه یکی از ویژه گی ها و جاذبه های جزیره کیش، رونق فعالیت هایی است که تا نیمه شب وگاه تا سحرگاهان ادامه دارد. مجتمع های تجاری کیش تا نیمه شب فعال هستند و مراکز تفریحی و پذیرایی کیش به خصوص در جشنواره ها و مناسبت های مختلف تا پاسی از نیمه شب به فعالیت خود ادامه میدهند. آیا شرایط خاص اقلیمی موجب شکل گیری و دوام زندگی شبانه در کیش شده است؟

کیش ثروتمند در طول تاریخ

ثروت و حجم دارایی؛ نوع کسب و کار در کیش، چه در قرن هفتم و چه در دوران معاصر بر پایههای بازرگانی و تجارت استوار بوده است. همین ویژگی، وجود و اثبات ثروت، نقدینگی و داراییهای منقول و غیر منقول را به دنبال داشته است. به مصداق داراییهای بازرگان پیر که به نقل از سعدی شامل ۱۵۰شتر، ۴۰ بنده، حجره، دارایی و اموال در ترکستان و هندوستان و ملک و املاک فراوان بوده است، حجم داراییهای نقدی و غیر نقدی در جزیره کیش وجود دارد، نشان از رونق بیش از پیش بازرگانی، داد و ستددر دیدار تاریخی سعدی از جزیره کیش روزگاران کنونی است.

تیپ اهل جزیره

تیپ اجتماعی ساکنان؛ در حکایت هفتم از باب پنجم بوستان سعدی آنگاه که به گفتوگوی مرد درویش و همسرش اشاره شده است، به گونه ایی از تیپ اجتماعی ساکنان برخورد میکنیم که در نوع خود قابل توجه است. مرد درویش معرف قشری ازبافت اجتماعی آن زمان (قرن هفتم) در کیش است، که دارای اندیشه قضا وقدری بوده و به همه داشتههایش که آنها را هدایایی از جانب خداوند میداند، راضی است. این نوع تفکر در سده هفتم هجری ریشه در فرهنگ و عقاید مردمان مذهبی و مسلمان داشته است. روح بیقرار و جستوجوگر انسان معاصر، به ویژه آنگاه که با شیوه اسکان موقت و الگوی مهاجرت ترکیب شده باشد، خصلت اجتماعی محسوس در بافت ساکنان کنونی کیش معاصر ملاحظه کرد.

آرایش از سنت تا صنعت

رواج آرایشگری در کیش؛ سعدی در حکایت گفتوگوی مرد درویش با همسر زشت روی وی به نکته ظریفی اشاره دارد. آنگاه که زن را برای آنکه زیبا شود، در حال آرایش نشان میدهد. نکته آن است که آرایشگری و به کار گیری انواع و اقسام لوازم آرایشی در آن زمان (قرن هفتم) نیز در کیش مرسوم بوده است. اگر چه این رفتار زن، توسط همسرش که مرد درویشی بوده، تقبیح و نکوهیده شده است. اما، امروزه کیش را میتوانیکی از مکانهایی دانست که آرایشگری و مصرف لوازم آرایشی، بیش از هر جای دیگری رواج داردو خرید و فروش لوازم آرایشی در کیش بازار پر مشتری و داغی هم دارد. جدای از فرهنگ و آداب ساکنان بومی کیش که آرایش زنان در زمان مراسم عروسی، رنگ و بوی خاص دارد، قریب به تمامی زنانی که به هر علت به جزیره کیش میروند یا در آنجا سکونت دارند، آرایش خود را امری اجتناب ناپذیر میشمارند. این ویژگی، آنگاه که از نگاه سعدی شیرین سخن به پدیده آرایش پرداخته شود، حکایت بوستان را خواند نیتر می سازد.

 روایت کهن؛حکایت شبی در کیش

بازرگانی را دیدم که صد و پنجاه شتر زیر بار داشت و چهل بنده خدمتکار. شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش برد و همه شب نیارامید از سخنان پریشان گفتن که فلان انبارم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان و این قبال فلان زمین است و فلان چیز را فلان کس ضمین.
بازرگانی را دیدم که صد و پنجاه شتر زیر بار داشت و چهل بنده خدمتکار. شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش برد و همه شب نیارامید از سخنان پریشان گفتن که فلان انبارم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان و این قبال فلان زمین است و فلان چیز را فلان کس ضمین.
گاه گفتی که خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش است و باز گفتی نه، که دریای مغرب مشوش است. گفتی سعدیا سفر دیگر در پیش است که اگر کرده شود بقیه عمر در گوشه نشینم و قناعت گزینم. گفتم آن کدام است؟ گفت‌ گوگرد فارسی خواهم به چین بردن که شنیده‌ام قیمتی عظیم (دارد) و از آنجا کاسه چینی به‌ روم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به فارس (برم) و از آن پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم. چندان از این ماخولیا فروخواند که پیش از این طاقت گفتنش نماند. گفت ای سعدی تو نیز سخنی بگوی از آن چه دیده و شنیده‌ای.
گفتم
آن شنیدستی که وقتی تاجری
در بیابانی بیفتاد از ستور
گفت چشم مرد دنیادار را
یا قناعت پر کند یا خاک گور
(کلیات سعدی شیرازی، با مقدمه دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، انتشارات انجمن خوشنویسان ایران،‌ ۱۳۷۳)

برچسب ها :

نظرات در این خبر غیرفعال شده است.